جون 18, 2025
خبرگزاری آگاه؛ روایت دقیق، تحلیل عمیق؛ رسانه بیداری و برابری
خبرگزاری آگاه دیدگاه

سفر هبت‌الله آخندزاده به کابل: نماد قدرت یا نشانه بحران؟

سید حسن موسوی

حضور بی‌سابقه هبت‌الله آخندزاده، رهبر منزوی و مرموز طالبان، در کابل برای شرکت در نشستی یک‌روزه با مقامات ارشد این گروه، رویدادی است که نمی‌توان آن را صرفاً نشانه‌ای از انسجام یا نظارت رهبری تلقی کرد. این نخستین حضور او در پایتخت از زمان سقوط دولت جمهوری در اوت ۲۰۲۱ بود؛ حضوری که پرسش‌هایی جدی درباره وضعیت داخلی طالبان، آینده سیاسی این گروه، و شکاف‌های در ساختار قدرت آن ایجاد کرده است.

آخندزاده در این نشست نسبت به «تبلیغات دشمن» هشدار داد و بر لزوم وحدت داخلی تأکید کرد. اما همین سخنان، برخلاف ظاهر وحدت‌طلبانه‌شان، اعترافی تلویحی به وجود اختلافات جدی در درون طالبان بود. در ماه‌های اخیر، تضاد میان دو جناح اصلی طالبان – جناح مذهبی و منزوی قندهار و جناح اجرایی و امنیتی کابل (شامل شبکه حقانی) – به‌ویژه بر سر مسائلی مانند آموزش دختران، سیاست خارجی، مدیریت منابع اقتصادی و روابط منطقه‌ای، برجسته‌تر شده است.

در این زمینه، حضور شخصی رهبر طالبان در کابل، بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، نشانه‌ای از نگرانی رهبری و تلاش برای مهار اختلافات درونی است.

آخندزاده همچنان به سبک رهبری پنهان‌کارانه خود پایبند است: نه مصاحبه‌ای انجام داده، نه تصویری واضح از او در دست است، و نه در هیچ رویداد علنی حاضر شده است. حتی از همین نشست اخیر هم تصویری منتشر نشد. در دنیایی که مشروعیت سیاسی بر پایه شفافیت و پاسخ‌گویی عمومی استوار است، این مدل رهبری نه‌تنها ناکارآمد، بلکه مخرب برای اعتماد عمومی است. رهبرانی که دیده نمی‌شوند، نمی‌توانند پاسخ‌گو باشند؛ و حکومتی که پاسخ‌گو نیست، دیر یا زود در برابر فشارهای داخلی و خارجی فرو می‌پاشد.

او در سخنانش بار دیگر تأکید کرد که سیاست باید در دست «علما» و «افراد صالح» باقی بماند و در اجرای شریعت نباید با کسی مماشات شود. این رویکرد ایدئولوژیک، هرچند ممکن است در میان بخشی از حامیان سنتی طالبان محبوب باشد، اما در شرایط بحرانی کنونی افغانستان – از فقر و گرسنگی گرفته تا سیلاب و خشک‌سالی – نشان‌دهنده شکاف عمیق میان نخبگان حاکم و واقعیت زندگی مردم است.

در حالی که افغانستان نیازمند یک حکومت اجرایی پاسخ‌گو، برنامه‌محور و کارآمد است، طالبان همچنان بر اعمال محدودیت‌های فرهنگی، سانسور رسانه‌ای و سرکوب زنان تمرکز دارد. حضور آخندزاده در کابل نیز نشانه‌ای از تلاش برای پر کردن این شکاف میان ایدئولوژی و عملکرد نبود.

در نهایت، این سفر را می‌توان آزمونی برای میزان انعطاف‌پذیری طالبان در مواجهه با بحران‌های درونی دانست. آنچه دیده شد اما، نه حرکت به‌سوی اصلاح، بلکه تلاشی برای تثبیت کنترل متمرکز و بالا به پایین بود. طالبان هنوز نشانی از آمادگی برای باز کردن ساختار قدرت، تقسیم مسئولیت‌ها یا پذیرش مطالبات عمومی نشان نداده‌اند.

در نبود شفافیت، تنوع سیاسی و پاسخ‌گویی، این مدل حکمرانی – هرچند فعلاً بر کشور مسلط است – در درون خود بذر فرسایش و فروپاشی تدریجی را دارد.

بنابراین، سفر آخندزاده به کابل، اگرچه از نظر نمادین حائز اهمیت است، اما نه نقطه عطفی در مسیر اصلاحات سیاسی طالبان محسوب می‌شود و نه نشانه‌ای از تغییر رویکرد این گروه. بلکه بیشتر از هر چیز، بیانگر شدت گرفتن بحران داخلی، اولویت‌دادن به ایدئولوژی بر کارآمدی، و بی‌توجهی به نیازهای واقعی جامعه افغانستان است.

اگر طالبان نتوانند میان اصول ایدئولوژیک و مسئولیت اجتماعی توازن ایجاد کنند، اگر مطالبات مردم را با سرکوب پاسخ دهند و رهبرشان همچنان در سایه باقی بماند، نه تنها مشروعیت بلکه بقای سیاسی این گروه نیز در بلندمدت با تهدید جدی مواجه خواهد بود.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video