در تحولی تازه، طالبان میکوشند مناسبات خود را با قدرتهای منطقهای گسترش دهند. دیدار اخیر امیرخان متقی با نماینده ویژه هند و دعوت رسمی از تاجران هندی برای سرمایهگذاری در افغانستان، بخشی از تلاشهای این گروه برای خروج از انزوای دیپلماتیک و اقتصادی است.
هند، با توجه به سوابق گستردهی همکاریهایش با دولتهای پیشین افغانستان، از بازگشت به این میدان منافع آشکاری دارد. دسترسی به منابع معدنی افغانستان، مقابله با نفوذ چین و مهار سیاستهای اسلامآباد، از انگیزههای کلیدی دهلینو به شمار میرود. طالبان نیز با درک این واقعیت، تمایل دارند روابطی فراتر از محور سنتی پاکستان برقرار کنند.
با این حال، این سیاست طالبان با موانع جدی روبهرو است.
پاکستان که سالها طالبان را در عرصههای مختلف نظامی، سیاسی و لجستیکی حمایت کرده، اکنون به شدت نگران هرگونه نزدیکشدن این گروه به رقیب دیرینهاش، هند، است.
رفتارهای اخیر اسلامآباد، از تشدید فشارهای مرزی گرفته تا موضعگیریهای دیپلماتیک، نشان میدهد که پاکستان تلاش دارد طالبان را در همان چارچوب سنتی وابستگی نگه دارد. از دیدگاه استراتژیک پاکستان، طالبان ابزاری در جهت مقابله با نفوذ هند در افغانستان و منطقه محسوب میشوند؛ ابزاری که نباید اجازه داد به سوی دهلینو گرایش پیدا کند.
در این میان، طالبان در یک دوراهی جدی قرار گرفتهاند:
از یک طرف، نیاز مبرم به تنوع روابط خارجی و جذب سرمایه برای مهار بحران اقتصادی؛ و از سوی دیگر، محدودیتهای ناشی از وابستگیهای گذشته و فشارهای سیاسی امنیتی همسایگان.
واقعیت این است که بدون یک بازتعریف جدی در سیاست داخلی و خارجی طالبان، به ویژه در حوزهی احترام به حقوق بشر، ایجاد دولت فراگیر و تغییر در نگرشهای ایدئولوژیک، هیچ کشوری—از جمله هند—ریسک سرمایهگذاری یا شراکت راهبردی با این گروه را به آسانی نخواهد پذیرفت.
در نهایت، طالبان ممکن است بخواهند تصویری از استقلال و چندجانبهگرایی ارائه دهند، اما سایهی سنگین نفوذ پاکستان و تردیدهای عمیق جامعه جهانی، این تلاشها را به چالشی پیچیده و طولانی بدل کرده است.
تا زمانی که طالبان نتوانند از قید وابستگیهای امنیتی و ایدئولوژیک خود خارج شوند، رؤیای همکاریهای گسترده با قدرتهای بزرگ، بیش از آنکه واقعیت باشد، یک آرزوی دور خواهد ماند.
Leave feedback about this