نویسنده:سید حسن موسوی
در میانه تنشهای فزاینده خاورمیانه، بیانیه رسمی دفتر حضرت آیتالله العظمی سید علی سیستانی، مرجعیت عالی نجف، در واکنش به تهدیدات علیه ایران و رهبری دینی آن، بازتابی کمسابقه از ورود فعال مرجعیت شیعه به بحرانهای منطقهای است. این بیانیه، فراتر از یک موضعگیری دینی، تلاشی است برای بازتعریف اخلاق در سیاست و ارائه یک خط قرمز معنوی در برابر آشوب. مقاله حاضر به تحلیل ابعاد سیاسی، اخلاقی و راهبردی این موضعگیری میپردازد و آن را به عنوان یک هشدار چندلایه به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تفسیر میکند.
در فضای پرتنش کنونی خاورمیانه، جایی که صدای جنگ و تهدید بار دیگر بر فراز منطقه طنین افکنده، سکوتِ همیشهمتینِ نجف شکسته شد. بیانیه رسمی دفتر حضرت آیتالله العظمی سید علی سیستانی در محکومیت قاطع تجاوز نظامی به ایران و تهدید علیه رهبری دینی آن، نه فقط یک موضعگیری معمول دینی، بلکه واکنشی راهبردی، چندلایه و هشداردهنده به تمام بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بود.
این بیانیه، در عین آنکه با زبان فقهی-اخلاقی مرسوم مرجعیت شیعه نوشته شده، حامل پیامی صریح و سیاسی برای معادلات منطقه است. بیانیه با بیان اینکه چنین اقدامات خصمانهای میتواند «اوضاع را از کنترل خارج کرده و منطقه را به هرجومرج گسترده بکشاند»، در واقع خط قرمز نجف را مشخص میکند: مشروعیت، حرمت و امنیت رهبری مذهبی و تمامیت یک کشور اسلامی، نباید قربانی بازیهای خطرناک قدرت شود.
مرجعیت نجف، بهویژه در سده اخیر، همواره تلاش کرده از وابستگی به دولتها، جناحها و قطببندیهای ژئوپولیتیکی دوری گزیند. این استقلال معنوی، به آیتالله سیستانی جایگاهی بخشیده است که کمتر رهبر مذهبی در جهان اسلام از آن برخوردار است: او نه سیاستمدار است و نه دولتمرد، اما سخن او میتواند خطوط سیاست در بغداد، تهران، بیروت یا حتی ریاض را تغییر دهد.
در چنین بستری، ورود آیتالله سیستانی به پرونده بحران ایران، اقدامی حسابشده و پرمعناست. او عملاً اعلام میکند که در برابر تهدید آشکار به یک کشور اسلامی ـ آن هم با محوریت رهبری دینی ـ نمیتوان خاموش ماند. این، نوعی فتوای اخلاقی علیه سکوت است.
آیتالله سیستانی هیچگاه رابطهای سیاسی با جمهوری اسلامی ایران نداشته، و در بسیاری از بزنگاهها حتی بر استقلال حوزه نجف از قم تأکید کرده است. همین ویژگی، به بیانیه اخیر اصالت مضاعف میبخشد: این حمایت، از جنس وفاداری سیاسی یا مصلحتگرایی نیست؛ بلکه دفاع از اصول فقهی، حرمت جان و حق حاکمیت ملی است.
از نگاه نجف، تهدید به ترور یا جنگ علیه یک رهبر دینی، در هر جای جهان اسلام که باشد، تهدیدی علیه کل نظم دینی و اخلاقی منطقه است. این موضع نهتنها مشروعیت دینی اقدامات خصمانه را زیر سوال میبرد، بلکه مشروعیت اخلاقی هرگونه سکوت و بیطرفی منفعل را نیز نقد میکند.
در ماههای اخیر، نشانههایی از تند شدن ضرباهنگ بحران میان ایران و برخی بازیگران خارجی دیده میشود. از حملات سایبری و خرابکاری در تأسیسات گرفته تا زمزمههایی از ترور شخصیتهای کلیدی. بیانیه نجف در این زمینه نقش «ترمز اخلاقی» را ایفا میکند؛ یعنی بازداشتن قدرتها از عبور از مرزهایی که اگر شکسته شوند، بازگشتی در کار نخواهد بود.
با اشاره به «پیامدهای وخیم» هرگونه اقدام نظامی یا تروریستی، مرجعیت نجف عملاً هشدار میدهد که درگیری احتمالی نه فقط برای ایران، بلکه برای کل منطقه ـ از عراق و سوریه گرفته تا خلیج فارس ـ فاجعهبار خواهد بود.
بخش پایانی بیانیه، چرخشی معنادار به سوی نهادهای جهانی دارد. آیتالله سیستانی، با دعوت از دولتها و نهادهای بینالمللی به حل مسالمتآمیز منازعات از جمله پرونده هستهای ایران، یک بار دیگر نشان میدهد که مرجعیت، در کنار رسالت دینی، دغدغه نظم و امنیت جهانی نیز دارد.
این پیام در بطن خود، نقدی نیز به عملکرد ضعیف جامعه جهانی است که در بسیاری از بحرانهای خاورمیانه، یا نقش تماشاگر را بازی کرده یا خود بخشی از بحران بوده است. نجف از «بیطرفی اخلاقی» جامعه بینالمللی خسته است و اکنون آن را به پاسخگویی فرا میخواند.
بیانیه آیتالله سیستانی نه فقط یک اعلام موضع است، بلکه «فراخوانی» است: فراخوان به بازگشت عقلانیت، جلوگیری از انفجار منطقه، و پاسداری از مرزهای اخلاق در سیاست.
در جهانی که صداهای بلند غالباً برای جنگ فریاد میزنند، این سکوت دیرینه که اکنون به سخن درآمده، باید جدی گرفته شود. اگر قدرتهای جهانی، بازیگران منطقهای و حتی نهادهای بینالمللی، پیام نجف را نادیده بگیرند، ممکن است فردا، فرصت شنیدن هیچ هشداری باقی نمانده باشد.
منابع :
-
دفتر رسمی آیتالله العظمی سید علی سیستانی – بیانیه منتشرشده، ژوئن ۲۰۲۵
-
مطالعات پژوهشکده العالم، قم – «نقش مرجعیت در سیاست منطقهای»
-
گزارش مؤسسه بینالمللی بحران (ICG) – «Ethical Deterrence in the Middle East», 2024
Leave feedback about this