جون 18, 2025
خبرگزاری آگاه؛ روایت دقیق، تحلیل عمیق؛ رسانه بیداری و برابری
اقتصاد و توسعه خبرگزاری آگاه دیدگاه

جنگ دور، گرانی نزدیک: تأثیر بحران خاورمیانه بر سبد مصرفی شهروند افغان

نویسنده: سید حسن موسوی

در حالی‌که جنگ میان ایران و اسرائیل هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای افغانستان جریان دارد، اما آتش آن مستقیم به سبد مصرفی شهروند افغان سرایت کرده است. در روزهای اخیر، هم‌زمان با شدت‌ گرفتن تنش‌ها در خاورمیانه، بازار سوخت در افغانستان به‌ویژه کابل با افزایش کم‌سابقه‌ای در قیمت‌های نفت، دیزل و گاز مایع مواجه شده‌است. این نوسانات نه‌فقط پیامد مستقیم اختلال در واردات از ایران، بلکه بازتابی از شکنندگی ساختار اقتصادی کشور و وابستگی شدید آن به تحولات منطقه‌ای است.

افغانستان یک کشور محاط به خشکه است و بیش از ۹۵ درصد نیازهای انرژی‌اش را از بیرون وارد می‌کند. ایران همواره یکی از اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان مواد نفتی به افغانستان بوده‌است. اما با حمله به تأسیسات نفتی ایران در جریان درگیری‌های اخیر با اسرائیل، صادرات این کشور به‌طور موقت مختل شد. فروشندگان سوخت در کابل می‌گویند که کاهش ورودی تانکرهای ایرانی به‌سرعت باعث کمبود در بازار و افزایش قیمت‌ها شده‌است.

بر اساس گزارش‌های بازار، طی کمتر از یک هفته، قیمت یک لیتر پترول از ۵۹ به ۶۴ افغانی افزایش یافته، قیمت دیزل به ۶۸ افغانی رسیده و هر کیلو گاز مایع به حدود ۵۷ افغانی معامله می‌شود. این افزایش ناگهانی، هم‌زمان بر بخش حمل‌ونقل، صنعت، بازار مواد غذایی و معیشت عمومی تأثیر گذاشته‌است.

افزون بر اختلال در واردات از ایران، مسدود شدن مسیر حیاتی سالنگ نیز بحران را تشدید کرده‌است. سالنگ یکی از شاه‌راه‌های کلیدی میان شمال و مرکز افغانستان است که با بسته‌شدن آن، واردات از آسیای میانه با تأخیر، هزینه و بی‌نظمی روبه‌رو شده‌است. به گفته خان‌جان الکوزی، معاون اتاق تجارت و سرمایه‌گذاری، هم ایران دچار بحران شده و هم مسیرهای بدیل مانند ترکمنستان و روسیه با کندی عمل می‌کنند؛ وضعیتی که دست دلالان داخلی را برای سوءاستفاده و افزایش خودسرانه قیمت‌ها باز گذاشته‌است.

در چنین فضایی، روایت رسمی حکومت طالبان مبنی بر “ثبات در ترانزیت” با آنچه در بازار جریان دارد، در تضاد آشکار است. وزارت صنعت و تجارت اعلام کرده که هیچ افزایش رسمی در نرخ‌ها ثبت نشده‌است، اما واقعیت بازار چیز دیگری می‌گوید: صف‌های طولانی، نارضایتی مردم، و افزایش کرایه وسایط نقلیه همه گواه بحران خاموشی‌اند که هر روز گسترده‌تر می‌شود.

در نبود برق پایدار، میلیون‌ها خانواده افغان برای گرم‌کردن خانه و پخت‌وپز وابسته به گاز مایع‌اند. افزایش حدود ۲۰ درصدی قیمت گاز، این خانواده‌ها را در معرض خطر بحران انرژی خانگی قرار داده‌است. هم‌زمان، افزایش هزینه حمل‌ونقل بر قیمت مواد اولیه چون آرد، برنج، روغن و حتی دارو نیز تأثیر گذاشته و فشار معیشتی را بر قشرهای کم‌درآمد دوچندان کرده‌است.

آنچه امروز در قالب گرانی سوخت ظاهر شده، نشانه‌ای است از یک بحران عمیق‌تر: نبود سیاست پایدار انرژی. افغانستان فاقد ساختار منسجم برای مدیریت واردات، ذخایر راهبردی، و متنوع‌سازی منابع انرژی است. با کوچک‌ترین اختلال در یک مسیر یا کاهش عرضه از سوی یک کشور، کل بازار به‌هم می‌ریزد. این وابستگی نه‌تنها آسیب‌پذیری شدید اقتصادی ایجاد کرده، بلکه سیاست‌گذاری را نیز به امری واکنشی و کوتاه‌مدت تبدیل کرده‌است.

حکومت طالبان با آن‌که شعار خودکفایی اقتصادی می‌دهد، اما در عمل نه طرحی برای استخراج منابع داخلی دارد، نه برنامه‌ای برای استفاده از انرژی‌های بدیل. زیرساخت‌های پالایش داخلی نیز یا وجود ندارند یا فرسوده‌اند و حتی پروژه‌هایی چون استخراج نفت آمو دریا به‌دلیل سوءمدیریت یا ناکامی قراردادی به بن‌بست خورده‌اند.

در سطح منطقه‌ای نیز، افغانستان فاقد توافق‌نامه‌های بلندمدت، پایدار و متوازن با کشورهای صادرکننده انرژی است. تعاملات اقتصادی بیشتر بر پایه توافق‌های غیررسمی یا کوتاه‌مدت است که با هر بحران سیاسی یا نظامی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

تأثیر این بحران‌ها فراتر از رقم‌های سوخت در پمپ استیشن‌هاست. در یک اقتصاد مصرف‌محور و شکننده مانند افغانستان، افزایش قیمت سوخت یعنی گران‌شدن کالاهای اساسی، کم‌شدن توان خرید مردم، و بالا رفتن فشار روانی و اجتماعی بر شهروندان. این روند، در بلندمدت باعث افزایش فقر، نارضایتی و حتی مهاجرت بیشتر خواهد شد.

از سوی دیگر، بی‌اعتمادی عمومی نسبت به توانایی حکومت در کنترل بازار نیز افزایش می‌یابد. مردم روایت‌های رسمی را باور نمی‌کنند، زیرا تجربه زندگی روزمره آن‌ها را خلاف آن نشان می‌دهد. چنین شکافی میان واقعیت و روایت، اگر ادامه یابد، می‌تواند پایه‌های مشروعیت اجتماعی و سیاسی طالبان را نیز تضعیف کند.


بحران اخیر باید زنگ هشدار جدی برای سیاست‌گذاران باشد. تا زمانی‌که افغانستان نتواند سیاست جامع انرژی، ذخایر راهبردی ملی، و تعامل منطقه‌ای با کشورهای صادرکننده ایجاد کند، هر جنگ دور، بهای سنگینی برای شهروند افغان خواهد داشت. اگر اقدام عاجل و ساختاری صورت نگیرد، آنچه امروز بحران سوخت است، فردا می‌تواند به بحران نان، دارو و حتی امنیت اجتماعی بدل شود.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video