امروز، حضور مهاجران افغانستان یکی از منابع اصلی درآمد برای ایران به شمار میرود. از آموزشوپرورش گرفته تا بیمارستانها، همه از این حضور بهرهمند هستند. خانوادههای زیادی با پرداخت مبالغ هنگفت به مدیران مدارس، موفق میشوند فرزندان خود را در مدارس دولتی ثبتنام کنند؛ امری که هزینههای برخی از این مدارس را تأمین میکند و آموزشوپرورش نواحی نیز در جریان این سازوکار غیررسمی است.
در بخش خدمات شهری نیز، تاکسیها، اتوبوسرانیها و مسافرخانهها از رفتوآمد افغانستانیها منافع اقتصادی چشمگیری میبرند. حتی صاحبخانهها نیز از افزایش تقاضا برای اجاره سود میبرند. از آنجا که بیشتر این مهاجران تحت پوشش بیمه نیستند، هزینههای درمانیشان بهصورت آزاد و گاه دو برابر محاسبه میشود؛ و این موضوع به تقویت صندوقهای مالی بیمارستانها کمک شایانی کرده است.
اما مهمتر از همه، صنعت و اقتصاد ایران تا حد زیادی بر دوش کارگران افغانستانی میچرخد. در شرایطی که ایران تحت سنگینترین تحریمهای بینالمللی قرار دارد و صادرات و وارداتش به حداقل رسیده، مهاجران افغانستانی به یکی از اصلیترین منابع درآمد غیرمستقیم کشور تبدیل شدهاند.
جدا از این موارد، ایران از حضور افغانستانیها به شیوههای متعدد دیگری نیز سود میبرد:
-
مهاجران، نیروی کار ارزان و پرکیفیت محسوب میشوند؛ با دستمزدی پایین، اما کیفیت کاری بالا و در مشاغل سخت و طاقتفرسا.
-
دولت ایران بابت کارتهای آمایش که سالهاست به مهاجران داده شده، سالانه میلیونها دلار از سازمان ملل متحد دریافت میکند.
-
مهاجران مجبورند هر شش ماه مبالغ میلیونی برای تمدید کارتهای آمایش یا گرفتن پاسپورتهای خانوادگی پرداخت کنند.
-
میلیاردها تومان درآمد سالانه از طریق صدور ویزا برای مهاجرانی که از افغانستان وارد ایران میشوند بهدست میآید. جالب آنکه بسیاری از همین افراد پس از مدتی در چرخهی اخراج قرار میگیرند و این بازگشت اجباری نیز خود به درآمدزایی جدیدی منجر میشود.
-
کسانی که بدون مدرک یا از راه قاچاق وارد کشور شدهاند، صرفاً بهصورت نمایشی اخراج میشوند تا پس از مدتی با پرداخت هزینهای دیگر، به صورت رسمی بازگردند.
خلاصه اینکه دولت ایران هم از «حضور» مهاجران افغانستان سود میبرد و هم از «اخراج» آنها. در شرایطی که اقتصاد کشور با تورم بالای ۵۰ درصد در تنگنا قرار دارد، این مهاجران به مثابهی “مرغ تخم طلا” عمل میکنند. این واقعیت را مسئولان بهخوبی میدانند؛ هرچند برای دلخوشی افکار عمومی داخلی، روایت دیگری ارائه میدهند.
با این همه، هشتگ “اخراج افغانیها” همچنان زده میشود، تا بازی ادامه داشته باشد!
Leave feedback about this