عید، در حافظه جمعی مردم افغانستان، همواره با نمادهایی چون لباس نو، شیرینیهای رنگارنگ، چادرهای تازهی نماز، مهمانیهای خانوادگی و لبخندهای کودکانه گره خورده بود. اما امسال، در خیابانهای کابل، مزار، هرات، بامیان و شهرهای دیگر، تصویر دیگری خودنمایی میکند: بازارهایی خاموش، دکانهایی نیمهتعطیل و پدرانی که با جیبهای خالی، دست کودکان خود را میفشارند و از کنار دکان ها عبور میکنند.
افغانستان امروز، در سایه بحران عمیق اقتصادی، نه تنها رنگ شادی را از عید زدوده، بلکه خود عید را نیز به باری بر دوش خانوادههای فقیر و فراموششده بدل کرده است. در حال حاضر، اکثریت مردم کشور یا بیکارند، یا با درآمد ناچیز روزمزد روزگار میگذرانند. گرانی بیسابقه، کاهش قدرت خرید، و نبود کمکهای بینالمللی، این چرخه را بستهتر و نفسگیرتر کرده است.
دهها دکاندار از نبود مشتری گلایه دارند. لباسفروشان میگویند امسال حتی در روزهای نزدیک به عید، بازار رونق نگرفته و بسیاری از کالاهایشان فروخته نشده است. فروشندگان خوراکی، شیرینی و میوه خشک، نیز از کاهش ۷۰ تا ۸۰ درصدی تقاضا حرف میزنند. برای نخستینبار در دهههای اخیر، بسیاری از خانوادهها تصمیم گرفتهاند برای کودکان خود لباس عید نخرند، شیرینی تهیه نکنند و حتی دید و بازدید را کنار بگذارند.
این وضعیت نه تنها بازتاب یک فاجعه اقتصادی، بلکه نشانهای از فرسایش روانی و اجتماعی در جامعه است. کودکانی که باید با هیجان لباس نو بپوشند و به دیدار اقوام بروند، حالا شاهد اشکهای مادرانشان در آشپزخانه و سکوت پدرانشان در آستانه در هستند. خانوادههایی که تا همین چند سال پیش با یکدیگر در خانههای ساده اما پرمهر، عید را جشن میگرفتند، امروز از ترس هزینهها، حتی نمیخواهند مهمان دعوت کنند.
در این میان، دولت حاکم نیز نه تنها پاسخگو نیست، بلکه با رویکرد انفعالی، مسئولیت وضعیت معیشتی مردم را به گردن “تقدیر الهی” و “صبر مسلمانانه” میاندازد. در حالی که حکومتها، وظیفه دارند برای مردم خود شرایط حداقلی زندگی، کار و کرامت فراهم کنند، نه اینکه مردم را با دعا و تسلیم، در مقابل فقر تنها بگذارند.
افزایش فقر در آستانه عید، نشانهای از یک بحران ساختاری عمیقتر است. اگر امروز کودکان از شادی عید محروماند، فردا از آموزش، بهداشت و آینده هم محروم خواهند بود. شکاف اجتماعی، نارضایتی عمومی و مهاجرتهای ناگزیر، در چنین بستری رشد میکنند. و این، فقط درد مردم نیست، بلکه تهدیدی جدی برای ثبات و امنیت کشور در آینده نزدیک است.
در پایان باید گفت، عیدِ امسال در افغانستان، بیش از آنکه بوی گلاب و هل بدهد، بوی فقر، ناامیدی و فراموشی میدهد. عید، زمانی جشن میشود که مردم دستکم نان شب و لباسی برای کودکشان داشته باشند. و تا زمانی که حکومتها و جامعه جهانی نسبت به این واقعیت بیتفاوت بمانند، هیچ عیدی در افغانستان واقعاً جشن گرفته نخواهد شد.
Leave feedback about this